تبیین جریان اصل سمحه و سهله در حدود شرعی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری رشته‌ی فقه و حقوق جزای دانشگاه شهید مطهری؛

2 استادیار گروه فقه و حقوق دانشگاه شهید مطهری

چکیده

یکی از مهم‌ترین مبانی اسلام که نیاز به تبیین در مجازات‌های اسلامی دارد، «خصوصیت شریعت سمحه و سهله» است که از حدیث نبوی: «إنی بعثت علی الشریعة الحنیفیة السمحة السهلة» اتخاذ شده است. استناد فقها و متکلمین به این اصل نشان از اعتبار بالای آن دارد. اصل شریعت سمحه و سهله از یک طرف به عنوان یکی از عوامل متمایزکننده‌ی اسلام از سایر ادیان در وضع احکام اولیه شناخته می‌شود و از طرف دیگر به‌صورت قاعده‌ی نفی حرج در احکام ثانویه کاربرد دارد. تأثیر این اصل بر نظام جزایی اسلام به‌خصوص مجازات‌های حدی به نحوی است که سبب تلطیف‌تر شدن این مجازات‌ها نسبت به قبل از اسلام شده و در طول زمان با اعمال قاعده‌ی نفی حرج و ایجاد یک اصل اخلاقی سهل اندیش مانع از خارج شدن کیفرهای حدی از اهدافشان می‌گردد و زمینه را برای ارتقای عدالت کیفری فراهم می‌کند.

کلیدواژه‌ها


  1. أحمد بن محمد بن حنبل، مسند امام أحمد بن حنبل، بیروت، نشر موسسه‌ی رسالة، 1421.
  2. ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفة، 1998.
  3. ---------- ، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، 1370.
  4. 4. ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا (ابن فارسی)، معجم المقائیس اللغة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404.
  5. استرآبادی، محمد امین، الفوائد المدنیه وبذیله الشواهد المکیة، قم، موسسه‌ی النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، 1426.
  6. بجنوردی، محمدحسن، القواعدالفقهیه، قم، نشر دلیل ما، 1430.
  7. 7. جبعی عاملی، زین الدین (شهید ثانی)، الروضة البهیة فی الشرح اللمعة الدمشقیة، قم، دارالتفسیر، 1391.
  8. جلال‌الدین سیوطی، عبدالرحمن ابی‌بکر، جزیل المواهب فی اختلاف المذاهب، تحقیق عبدالقیوم محمد شفیع البستوی، قاهره، دارالاعتصام، 1989.
  9. جناتی، محمدابراهیم، «شیوه‌های کلی استنباط در فقه»، مجله‌ی پژوهش‌های اجتماعی اسلامی، 1377، شماره ی 12.
  10. جمعی از محققان، فرهنگ‌نامه اصول فقه، قم، پژ.هشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389.
  11. 11. حر عاملی، محمدبن‌حسن (شیخ حر عاملی)، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام، 1409.
  12. خویی، سیدابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، تهران، انتشارات خرسندی، 1394.
  13. طباطبایی، سیدعلی (صاحب ریاض)، ریاض المسائل فی بیان أحکام الشرع بالدلائل، قم، موسسه‌ی نشراسلامی تابع جامعة المدرسین، 1412.
  14. علی بن حسین بن موسی (سیدمرتضی علم الهدی)، الانتصار فی انفرادات الامامیه، تهران، موسسه‌ی نشر اسلامی، 1415.
  15. ----------، الذریعه الی أصول الشریعة، تهران: موسسه‌ی انتشار و چاپ دانشگاه تهران، 1376.
  16. علیدوست، ابوالقاسم، فقه ومصلحت، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، 1390.
  17. فنایی ابوالقاسم، اخلاق دین شناسی، تهران، نشر نگاه معاصر، 1394.
  18. محمد بن عمر، فخررازی، مفاتیح الغیب (التفسیرالکبیر)، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی،1420.
  19. کرکی، حسین بن شهاب الدین، هدایة الابرار الی طریق الائمه الاطهار، بی‌جا، بی‌نا، 1396.
  20. کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، قم، نشر قدس، 1388.
  21. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبارالائمة الأطهار، تهران، نشر اسلامیه، 1386.
  22. محقق داماد، سیدمصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشرعلوم اسلامی، 1406.
  23. محمد بن مکرم بن علی (ابن منظور)، لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1405.
  24. مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، تهران، صدرا، 1368.
  25. مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقه، قم: مدرسه ی الامام علی بن ابی طالب(ع)، 1370.
  26. 26. مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، تعلیق و تحقیق علی شیروانی، قم، موسسه‌ی انتشارات دارالعلم، 1386.
  27. منتظری، حسینعلی، کتاب الحدود، قم، دار الفکر، 1400.
  28. موسوی گلپایگانی، سیدمحمدرضا، درد المنضود فی احکام الحدود، قم: دارالقرآن‌کریم، 1373.
  29. میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن، قوانین الاصول، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، 1378.
  30. میرمحمدصادقی، حسین، جرایم علیه اشخاص، تهران، نشر میزان، 1393.
  31. نجفی، محمدحسن (صاحب جواهر)، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت: دارالإحیاء تراث العربی، 1362.
  32. نوبهار، رحیم، اهداف مجازات‌ها در جرأیم جنسی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389.
  33. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(ع)، قم، نشر الغدیر، 1426.
  34. شیری، عباس، «پارادایم­های عدالت کیفری: عدالت سزادهنده و عدالت ‌ترمیمی»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، 1385، (74)، شماره.
  35. نجفی ابرندآبادی، علی­حسین، «از عدالت کیفری تا عدالت کلاسیک»، مجله‌ی الهیات و حقوق دانشگاه رضوی، 1382، شماره 3 و 4.