ثبوت حقّ حبوه و تعلّق بخشی از اموال میّت به ولد اکبر به نحو مجّانی که موجب حرمان سایر ورثه از آن بخش میگردد، مورد استبعاداتی قرار گرفته و برخی از فقها را به سمت و سوی نظریاتی در نفی مجّانیت حبوه سوق داده است. در یکی از این نظریات، حقّ حبوه در إزاء قضای عبادات فائتهی میّت، به ولد اکبر تعلّق میگیرد و مجّانی و بلاعوض نیست. این در حالی است که ادلّهی وجوب قضای عبادات فائتهی میّت، مبتلا به ضعف سندی و دلالی میباشد و با اغماض از ضعفشان و بر فرض ثبوت وجوب، ملازمهای بین عمل به این وجوب و تعلّق حبوه مشاهده نمیگردد.
کیمیا, امیر. (1391). نقد نظریهی وجوب قضاء عبادات فائتهی میّت بر ولد اکبر و رابطهی آن با تعلّق حبوه. فقه و مبانی حقوق اسلامی, 45(2), 85-101. doi: 10.22059/jjfil.2013.35390
MLA
امیر کیمیا. "نقد نظریهی وجوب قضاء عبادات فائتهی میّت بر ولد اکبر و رابطهی آن با تعلّق حبوه", فقه و مبانی حقوق اسلامی, 45, 2, 1391, 85-101. doi: 10.22059/jjfil.2013.35390
HARVARD
کیمیا, امیر. (1391). 'نقد نظریهی وجوب قضاء عبادات فائتهی میّت بر ولد اکبر و رابطهی آن با تعلّق حبوه', فقه و مبانی حقوق اسلامی, 45(2), pp. 85-101. doi: 10.22059/jjfil.2013.35390
VANCOUVER
کیمیا, امیر. نقد نظریهی وجوب قضاء عبادات فائتهی میّت بر ولد اکبر و رابطهی آن با تعلّق حبوه. فقه و مبانی حقوق اسلامی, 1391; 45(2): 85-101. doi: 10.22059/jjfil.2013.35390