از یک طرف، نظریّه ها و آراء متعدّدی در معناشناسی مفردات آیهی یک سورهی مائده وجود دارد و از طرف دیگر، فقیهان، احکام مختلفی را از آیهی مذکور استنباط کرده اند، ولی تأثیر این نظریّه ها و آراء معناشناسی در استنباط احکام فقهی آیهی مذکور، مورد مطالعه قرار نگرفته است. مقالهی حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا نظریّهها و آراء معناشناسی مفردات این آیه در استنباط فقهی فقیهان از آن تأثیر دارد، طوریکه این مسأله به عنوان یکی از مبانی فقهی آنان، تلقّی شود و اختلاف فقیهان در این مبنا، تعدّد آراء آنان را موجب گردد؟ از آن جائی که در این خصوص خلأ علمی مشاهده میشود، بررسی دقیق آن ضروری به نظر می رسد