پیشینه تاریخی «مقدمه واجب» در فقه اسلامی

نویسنده

استادیار دانشگاه یزد

چکیده

تبیین برخی اندیشه‌های کلامی، زمینه‌ساز ورود مسأل? «مقدم? واجب» در علم اصول فقه در قرن پنجم گردید. فقیهان، با استفاده از آرای فقهی بازمانده از سده‌های متقدم، به تحلیل گزاره‌های دینی که در آنها به واجبات و مقدمات آنها اشاره شده بود، پرداختند. تمایز میان اقسام واجب و اموری چون «شرط» و «سبب»، نتیج? این تحلیل بود. اگر چه در باب مقدم? واجب، از همان ابتدا بین فقهای اهل سنت و امامیه اختلاف نظر وجود داشت، اما گسترش این بحث در علم اصول فقه، مرهون تلاشهای فقیهان امامیه است. این گسترش به اندازه‌ای بود که سبب شد ثمر? عملی آن مورد نقد قرار گیرد و به عنوان مسأله‌ای بی‌فایده یا کم‌فایده تلقی شود. مقال? حاضر با رویکردی تاریخی بر روند طرح و گسترش این مسأله در علم اصول فقه، به تحریر محل نزاع پرداخته و اختلاف میان فقها را بررسی می‌کند. سرانجام، با انتخاب برخی از آرای فقهی در سده‌های متقدم، میانه، متأخر و معاصر، کاربرد «مقدم? واجب» را در تحلیل‌های فقهی مربوط به مسائل فردی و اجتماعی، نشان می‌دهد.

کلیدواژه‌ها